English Version

گفت وگو با جهانشاه صارمی، سرپرست گروه موسيقی« نهفت»- روزنامه اعتماد

اگر نيت صد ساله داری انسان تربيت کن
جهانشاه صارمی متولد 1335 در تهران ، تحصيلا ت خود را در رشته مهندسی مکانيک به پايان رسانيد . ابتدا موسيقی را در رشته تار نزد شادروان رضا وهدانی آغاز کرد وسپس از محضر محمدرضا لطفی بهره برد . او آموزش خود را نزد ارشد طهماسبی تداوم بخشيد واز سال 1366 نزد حسين عليزاده به صورت مداوم به تکميل آموزش در رشته تار وسه تار پرداخت . وی نخستين تجربه کار گروهی را در ارکستر مضرابی به سرپرستی حسين دهلوی کسب کرد . صارمی آموزش موسيقی ، مخصوصا" برای کودکان ونوجوانان را سرلوحه کار خود قرار داده است . از فعاليت های او می توان به ايجاد مرکز آموزشی« نهفت» ( ويژه تار وسه تار ) ، انتشار کتاب ضربی های علی اکبرشهنازی ،همکاری در بازنگری آثارحسين عليزاده ( ده قطعه برای تار 3،2،1) برای انتشار مجدد ،اقدام به انتشار جزوه همساز ( با همکاری علی صمد پور )، همکاری در کتابهای جواب آواز ( ارشد طهماسبی ) ، دستور مقدماتی تار ( فرامرز پايور ) ، وتاسيس گروه موسيقی نهفت ( نخستين گروه سازهای ايرانی با نوازندگان نوجوان وجوان ) اشاره کرد . با جهانشاه صارمی به گفت وگو نشسته ايم .
ۀآقای صارمی از فعاليت گروه نهفت  بگوييد . . .  
ۀۀ اين گروه ترکيبی ازهنرجويان موسيقی است که از سال 1375 فعاليت خود را به سر پرستی من آغاز وپس از حدود يک سال کار جمعی ، نخستين کنسرت خود را در سال 76 با اجرای آثاری از بزرگان موسيقی ايران ، برگزار کرد . از ديگر فعاليت های اين گروه می توان به بزرگداشت يکصد وبيست وپنجمين سال تولد استاد غلا محسين درويش ، بزرگداشت نودوسومين سال تولد استاد اصغر بهاری ، تجليل از پنجاه سال خدمت استاد فرامرز پايور به موسيقی ايران ، اجرای موسيقی در جشنواره بين المللی فيلم سبز، بزرگداشت يکصدو دومين سال تولد علی اکبر شهنازی ، بزرگداشت سی سال فعاليت هنری استاد حسين عليزاده  ، بزرگداشت نود و هشتمين سال تولد استاد ابوالحسن صبا ، بزرگداشت نود وهفتمين سال تولد استاد قمر الملوک وزيری اشاره کرد . همچنين گروه نهفت براساس رای هيات داوران به عنوان گروه برتر چهاردهمين (بهمن 77) و پانزدهمين ( بهمن 78) وگروه منتخب هجدهمين ( بهمن 81) جشنواره بين المللی موسيقی فجر برگزيده شد .   
 ۀ هدف شما از تشکيل چنين گروهی چه بوده است ؟  
ۀۀ پرورش استعدادهای نوجوان در موسيقی ، ارايه آموزشهای مختلف در زمينه گروه نوازی ،  ارتقای سطح فرهنگ موسيقی هنر جويان وايجاد امکان کنسرت برای آنها .   
 ۀ آيا برای امسال نيز کنسرتی در نظر گرفته ايد ؟
   ۀۀ علا وه بر آموزش موسيقی در دو رشته تار وسه تار که زمينه کاری هميشگی من است  از سال 75 با تشکيل گروه موسيقی نهفت هر سال در بزرگداشت يکی از استادان موسيقی برنامه ای را برای کنسرت تدارک می بينم .  امسال هم در بزرگداشت استاد « ابوالقاسم عارف قزوينی »  برنامه ای را تدارک ديده ام که اين روز ها مشغول تمرينات آن هستيم که طبق برنامه مرکز موسيقی وانجمن موسيقی ، قرار است در آذر ماه سال جاری به مدت دو شب در تالار وحدت اجرا شود .
ۀ چرا جايگاه موسيقی نوجوانان وجوانان از اهميت  ويژه ای برخوردار است ؟   
 ۀۀ يک ضرب المثل چينی می گويد «اگر نيت يکساله داری برنج بکار ، اگر نيت ده ساله داری درخت بکار و اگر نيت صد ساله داری انسان تربيت کن » . دير يا زود همه کسانی که در پست ها ومقامات مختلف علمی - فرهنگی واجتماعی  فعاليت دارند  ، کنار خواهند رفت وجای آنان را نوجوانان وجوانان امروز خواهند گرفت  . اگر با سياستگذاريها وبرنامه ريزی های صحيح زمينه رشد ، باروری و نهايتا"جذب استعدادهای امروز فراهم نشود ، بدون شک آينده ای خوشايند در انتظار نخواهد بود . از اين جهت اعتقاد دارم برای آينده هميشه بايد کارهای ريشه ای انجام داد وآن هم آموزش وپرور ش جدی وهدفمند روی جوانان ونوجوانان است .   
ۀ آيا واقعا"با تشکيل چنين گروه هايی می توان زمينه رشد جوانان را فراهم کرد ؟ 
 ۀۀ همانطور که در زمينه های علمی  با برداشتن قدمهای ولو اندک وايجاد بستری مناسب برای رشد نوجوانان ، امروز شاهد شکوفايی استعدادهای جوانانمان در المپيادهای علمی هستيم که تازه آن هم اگر زمينه های مناسب برای جذب وفعاليت آنان در داخل کشور مهيا نشود ، بدون شک پيشرفت های آتی آنان را در آينده از آن سوی مرزها خواهيم شنيد ، بايد سوال کرد در زمينه موسيقی که يکی از مهمترين هويت های فرهنگی محسوب می شود ، برای نوجوانانمان چه برنامه ريزی هايی شده است ؟ در تمام دنيا به موازات سرمايه گذاريهای علمی برای نوجوانان ، در زمينه های فرهنگی و مخصوصا" موسيقی ، برنامه ريزی هايی در دراز مدت همراه با تخصيص بودجه های مناسب وبه کار گيری استادان وصاحبنظران اين رشته به وقوع پيوسته است .  متاسفانه در ايران کمترين حرکت ها در اين مورد انجام نشده است . با توجه به شرايط امروزی دنيا و وجود فرهنگ ها و موسيقی های مخرب که به لحاظ گستردگی ارتباطات جهانی امکان دستيابی آنها برای نوجوانان ما سهل وآسان است ، از يک سو ومتاسفانه ترويج انواع موسيقی مبتذل مصرفی در داخل کشور از سوی ديگر ، حساسيت توجه به موسيقی  صحيح وهنری برای نوجوانان را بيشتر کرده است .  
 ۀ به نظر شما امروز مشکلا ت  ما در زمينه موسيقی نو جوانان و جوانان  چيست ؟  
 ۀۀ موسيقی هنری برخلا ف موسيقی مصرفی ، دارای  تفکر وعمق است . برای ارتباط نوجوانان با موسيقی ايرانی ( موسيقی سنتی ) وجود پل های ارتباطی نياز است .  همانطور که برای آشنايی جوانان با حافظ ، صرفا" خريد يک جلد ديوان حافظ ودادن آن به يک جوان کافی نيست ، آنها از لحاظ آموزشی ومطالعاتی بايد مسيری را طی کنند تا بعد از چند سال زمينه ارتباط آنها با غزليات حافظ  فراهم شود وآن وقت است که لذت شعر حافظ را درک خواهند کرد . موسيقی نيز از يک چنين تفکر وعمقی برخوردار است که بايد زمينه های ارتباط  جوانان با آن را فراهم کرد كه يك بخش مهم از اين ارتباطات در زمينه آموزش موسيقی جوانان اتفاق می افتد . البته قبل از آموزش ، پديده ديگری  بايد اتفاق بيفتد  وآن هم علا قه مند کردن نوجوانان به موسيقی است .  
 ۀ به مقوله آموزش موسيقی جوانان اشاره کرديد ، می توانيد توضيحات بيشتری در اين مورد بدهيد ؟ 
  ۀۀ به نظر من در مورد موسيقی جوانان کمی ريشه ای تر بايد برخورد کرد . يعنی قبل از پرداختن به اشکالا ت موجود در نظام آموزش موسيقی جوانان کمی ريشه ای تر بايد برخورد کرد .  يعنی قبل از پرداختن به اشکالا ت بايد به پايه های فرهنگی  - اقتصادی اين بخش پرداخت  . به عنوان مثال اگر  در جامعه ای به دلا يل مختلف از قبيل بی ارزش شمردن  علم ، عدم وجود بستری مناسب برای تحصيلات ،  عدم وجود امنيت شغلی  و ... عدم تمايل به تحصيلا ت ويا افت تحصيلی در دانش آموزان مشاهده شود ، پرداختن به تغييرات مفاد درسی آنان چيزی بيهوده به نظر می رسد . قبل از هر چيز بايد آينده برای نوجوانان ويا جوانانی که روبه موسيقی می آورند  روشن ، شفاف واميدوار کننده باشد . البته در اينجا صحبت  من در مورد آن دسته از جوانانی است که موسيقی را به قول معروف به عنوان حرفه اصلی خود انتخاب می کنند .
 ۀ  در  مقايسه انتخاب رشته های هنری دانشگاهی  چرا اکثريت قريب به اتفاق جوانان ممتاز دبيرستانی  برای ورود به دانشگاه ، رشته های پزشکی ومهندسی را  انتخاب می کنند   ؟ 
 ۀۀ به خاطر اين که  اين رشته ها چه از لحاظ جايگاه اجتماعی وچه از نظر اقتصادی در جامعه ما از اولويت های ويژه ای برخوردار هستند واين مساله  برای نوجوانا ن در طول زمان تحصيلا تشان  کاملا" تفهيم شده است . در حالی که در بسياری از کشور های پيشرفته ، جوانان چنين نگاهی را  به اين رشته های تحصيلی ندارند و صرفا" علا قه آنها  ملا ک انتخاب اين رشته ها است . متاسفانه در ايران هم از نظر فرهنگی واقتصادی  ، موسيقی از جايگاه مناسبی برخوردار نيست .  يک پدر ومادر ايرانی برای اين که فرزندشان  يک پزشک معمولی بشود  يا موزيسين خوب ، با علا قه واطمينان  اولی را انتخاب می کنند ، حدود 30 تا 40 درصد از موسيقی نوجوانان ما در هنرستان اتفاق می افتد وبقيه آن در اجتماع خارج از هنرستان شکل می گيرد .  به عينه ديده ام  بسياری از  هنرجويان را که در کلا س های خصوصی تحت آموزش هستند واز استعدادهای خوب وحتی در مواردی  ويژه برخوردارند ، نه خانواده های آنان ونه خود آنها تمايلی برای ورود به هنرستانهای موسيقی ندارند  .  
 ۀ علت اين بی علاقگی چه می تواند باشد ؟ 
 ۀۀ يا متد وبرنامه هنرستان موسيقی  مورد علا قه شان نيست  ( که البته اين کمتر اتفاق افتاده است )  ولی دليل عمده آن اين است که تمايل ندارند فرزندشان موسيقی را به عنوان حرفه انتخاب کند که البته صحبت من بسيار عام است وموارد استثنا  مورد نظر نيست . يعنی اين که آينده خوب اجتماعی ، امنيت شغلی وده ها مورد ديگر را در اين حرفه نمی بينند واينها به طور مستقيم وغير مستقيم به فرزندانشان نيز انتقال پيدا کرده است . تنها فرزندان تعداد  بسيار کمی از پدرو مادرانی که خود عاشق موسيقی بوده اند ، راهی هنرستان های موسيقی شده اند ويا عده قليلی از جوانانی که در کلا سهای خصوصی آموزش صحيح ديده اند عاشقانه موسيقی را دنبال کرده اند وآنرا به عنوان حرفه انتخاب کرده اند .   
 ۀ آيا تمام جوانان اين رشته می توانند در رشته خود کار کنند ؟ 
 ۀۀ جواب اين سوال را بايد ازمسوولان فرهنگی پرسيد که برای جوانانی که هيچ يک ازمشکلات را مد نظر قرار نداده وموسيقی را عاشقانه به عنوان حرفه انتخاب کرده اند چه برنامه ريزی هايی کرده اند . آنان با يد جزب کدام مراکز ونهادها بشوند ؟ درکدام بسترمناسب با يد به رشته خود ادامه دهند ؟ چند ارکستر وگروه مناسب وخوب ايرانی برای آنان اختصاص داده شده است ؟ وده ها سوال ديگر که همگی بدون جواب خواهند بود . به همين علت است که بسياری از جوانان که ازتوانمندی های خوب موسيقی برخوردارند وحتی ازتحصيلات عالی در اين رشته برخوردارهستند بخاطر امرا معاش شان سر از شغل های معمولی اداری ، مامور خريد شرکتها ويا حسابدار ويا نظاير آنها درمی آورند ويا درسفره خانه ها به اجرای موسيقی می پردازند . يا آنهايی که خيلی با فرهنگ تر هستند دورهم جمع می شوند وبعد ازمدتها تمرين برنامه ای را در حد زير متوسط  وگاهی اوقات حتی بی محتوا برای کنسرت ترتيب می دهند که نهايتا" به خاطرمشکلات موجود ، با دلزدگی وافسردگی اين کار رانيز رها خواهند کرد وتنها کاری که اکثريت قريب به اتفاق آنان انجام می دهند تدريس است وبس . حال اينکه چه تعداداز آنها صلاحيت اين کاررادارند واين مساله یعنی آموزش بدون پشتوانه تجربه باعث بروز چه اشکالاتی درآينده خواهد شد ، خود جای بحث است ولی با اين روندی که موجود است درآينده نزديک شايد تعدادهنرآموزان موسيقی از تعداد هنرجويان اين رشته بيشتر باشند و اينها دردهايی هستند که اگر امروز به ان توجه نشود ، فردا خيلی دير است .  
 ۀ مواردی که به آنها اشاره کرديد بيشتر حول مشکلات فرهنگی - اجتماعی که برسرراه موسيقی نوجوانان وجوانان قراردارد دورمی زد . در مورد مشکلات آموزشی اين طيف چه نظری داريد ؟
ۀۀ همانطور که تلاش صادقانه استاد علی اکبر خان شهنازی که طی ساليان سال تدريس وآموزش باعث به عرصه رسيدن استادان تاثير گذار متعدد درموسيقی شد که امروز شاهد آخرين نسل آنها هستيم ، اما تلاشهای بی وقفه استاد علی نقی وزيری و مخصوصا شادروان روح الله خالقی درتشکيل وتا سيس هنرستان موسيقی ، يعنی نخستين مرکزآ موزشهای آکادميک موسيقی برای نوجوانان وتاثيرات بسزای آن برای هميشه در تاريخ موسيقی مدنظر ميباشد . تمام فعاليت های ياد شده اگر چه درچند دهه گذشته اتفاق افتاده است ، اما هريک درزمان خود تحولی بزرگ  و سرشار از تاثيرات مهم درموسيقی بوده است . اما امروز با گذشت چند دهه از اين اتفاقات می بينيم که تحولی اساسی در زمينه برنامه ريزی و سياست گذاری برای آموزش نوجوانان به وجود نيامده است . همان هنرستان موسيقی 60 سال پيش وآن هم فقط درتهران ( که تازه سياست وبرنامه ريزی و نحوه فعاليت آنها قابل بحث است ) وديگر هيچ . مشکلات عدم وجود برنامه ريزی سيستماتيک دولتی برای نوجوانان ازيک سو تا حدودی عدم دستيابی جوانان به استادانی که هريک درطی مسير زندگی هنری خود ازمکتبهای استادان صاحبنام قديم بهره برده اند ازسوی ديگر مهمترين موانع رشد آموزش های موسيقی جوانان است .
  ۀ ارزشيابی شما ازمراکز دولتی وخصوصی آموزش موسيقی درکشور چيست ؟ 
 ۀۀ دراواخر دهه چهل با استفاده ازبرخی امکانات دولتی ، محلی به نام مرکز حفظ واشاعه موسيقی تاسيس شد وبا اختصاص بودجه ای برای آن ودعوت از استادان صاحبنام قديمی مانند سعيد هرمزی ، فروتن ، نورعلی برومند ، محلی برای آموزش های استادان بنام امروز همچون حسين عليزاده ، داريوش طلائی ، مجيد کيانی ، پرويز مشکاتيان وديگران در اين محل صورت گرفته است . درکنار چنين مرکزی ، مکتب های خصوصی استادان ديگر همچون علی اکبر شهنازی ، عبدالله دوامی ، اصغر بهاری و فرامرز پايور به عنوان جريانهای تعيين کننده موسيقی ، استوار وبا صلابت وجود داشتند . امروز ما نيازمند هر دو بخش يعنی مراکز آموزشی معتبر دولتی با بودجه های کافی ونيز داير بودن مدام مکتبهای استادان صاحبنام که موسيقی آنان ريشه در اصالت ها دارد هستيم ، زيرا عدم حضور فعال آنان درامر دوره عالی آموزش  موسيقی ، يعنی بيگانه شدن نسل  امروز موسيقی با فرهنگ غنی موسيقی ايران .  
 ۀ در صحبت هايتان از علا قه مند کردن نوجوانان به موسيقی سنتی  صحبت کرديد  در اين مورد چه نظری داريد ؟  
 ۀۀ اين مساله بايد همراه با  برنامه ريزی و سياست مشخصی دنبال شود  . مشاهده هر چيزی ميتواند  تاثيرات بسزايی برای نوجوانان داشته باشد ، برنامه های اجرای موسيقی از تلويزيون ، استفاده از هنر جويان جوان وتوانمند در برنامه های موسيقی ، برگزاری کنسرت های گروههای نوجوان وجوان ، می تواند تاثيرات مثبتی در جذب آنها داشته باشد . دو عامل مهم ديگر که در جذب نوجوانان موثر است محتوای موسيقی و سن مجريان آنها است . با توجه به روحيات نوجوانان ، ديدن يک برنامه موسيقی  شامل فقط يک ساز وآواز برای آنها جذابيت نخواهد داشت و باعث کسلی آنها نيز خواهد شد .  برای آنها بيشتر بايد تاکيد روی کارهای جمعی وگروهی وبا محتوای پر تحرک باشد والبته به طور خيلی کوتاه جنبه های تک نوازی سازها نيز ارايه شود . نکته ديگر سن مجری موسيقی است . مشاهده اجرای موسيقی توسط يک پسر و يا دختر نوجوان ، تاثيرش بسيار  بيشتر از اجرای موسيقی توسط يکی از استادان موسيقی برای نوجوانان خواهد بود  . به همين علت  کنسرت های گروه های جوان ، تاثير بسزايی در جلب وعلا قه نوجوانان به موسيقی خواهد داشت . 
 ۀ  برای بوجود آوردن اين علا قه چه موانعی می بينيد ؟   
ۀۀ متاسفانه از تلويزيون  هيچ گاه شاهد اجرای برنامه موسيقی نبوده ايم وجای بسی افسوس است  در حالی که نوجوانان به سهولت امکان دستيابی به هر نوع موسيقی مبتذل ومخربی را دارند  آنها را از ديدن موسيقی اصيل مان محروم کرده اند ونام وشکل تار وکمانچه را  بيگانه . در مورد کنسرت گروههای نوجوان وجوان بايد اشاره کنم که به جز يکی دو اجرا در سال  چيز ديگری وجود ندارد  و اين انتظار از هنرستان های موسيقی دختران وپسران می رود که با توجه به امکاناتشان وتشکيل گروه های معتبر ، هر سال با چند اجرا در سالنهای عمومی ، در يک حرکت فرهنگی ، اجتماعی نقش داشته باشند .