English Version
کمبود ها در آموزش و اجرای موسيقی  جوان از نگاه جهانشاه صارمی
- جوايز مادی را از دستور کار جشنواره حذف کنيد.
از سال 73 که هم به دليل شرکت هنر جويان کلا سم در بخش انفرادی جشنواره جوان وهم به دليل شرکت گروه نهفت که تحت سرپرستی من در بخش گروه نوازی جشنواره جوان وبخش جنبی جشنواره موسيقی فجر ، شرکت داشته ، همه ساله در ماه بهمن شاهد روزهای پر جوش وخروشی به نام جشنواره موسيقی فجر از سوی مرکز موسيقی بوده ام ، برپايی اين جشنواره  که فی نفسه از اقدامات بسيار ارزنده وزارت ارشاد ومرکز موسيقی می باشد ، از بخش های مختلف جوان  ،  جنبی  ، مقامی  و ... تشکيل گرديده است  . اما آنچه که هميشه ذهن مرا به عنوان يک  دست اندر کار موسيقی که خود را در قبال مسائل جاری وآينده در موسيقی متعهد می داند مشغول داشته ، اين است که اهداف وزارت ارشاد ونهايتا"مرکز موسيقی از برپايی اين جشنواره چيست ؟ در اينجا به هيچ وجه نفی زحمات وتلا ش های دست اندر کاران جشنواره موسيقی در نظر نمی باشد وبه اين مساله واقف هستيم که در اجرای هر کاری  ممکن است  کمبود ها وکاستی هايی به وجود آيد حتی گاهی اشتباه های فاحش نيز قابل گذشت هستند به شرطی که سمت وسوی اصلی واهداف کلی ونهايی در هر حرکت فرهنگی  ، در طی چند سال فعاليت مشخص شده باشد  .
 يکی از قسمت های مهم وارزنده جشنواره موسيقی فجر ، بخش جوان می باشد  . اين بخش در دو قسمت تک نوازی و گروه نوازی  ، چندين سال است که  عرصه هنر نمايی ودرخشش استعدادهايی است که مرکز موسيقی هيچ نقشی در تربيت وبه ثمر رسيدن آنها ندارد  . در اين بخش که در حقيقت مسابقه ای بين گروه های سنی  تا 24 سال در رشته های کلا سيک ، سنتی  و مقامی می باشد ،ما شاهد نتيجه تلا ش ها وزحمات استادان وهنر مندانی هستيم که گاهی تحت سخت ترين شرايط اما عاشقانه وبدون هيچ گونه چشم داشت به پرورش اميد های آينده موسيقی اين مرز وبوم پرداخته اند .  در اينجا طرح چند  سوال ضروری به نظر می رسد .  بدون تلاش ها وزحمات اين هنر مندان برای پرورش استعدادهای جوان ، آيا چيزی به عنوان بخش جوان  در جشنواره موسيقی وجود خواهد داشت ؟ وزارت ارشاد و مرکز موسيقی چه مقدار تاثير مستقيم يا غير مستقيم  در به وجود آمدن ورشد اين هنر جويان دارند ؟ اگر اعتقاد راسخی در پس سخنرانی های فراوان  مبنی برلزوم  ترويج موسيقی سالم  در بين نوجوانان و جلوگيری از انحطاط  فرهنگی آنان وجود دارد  ،  چه قدم مثبتی از سوی نهاد های مسوول برای ايجاد يک مرکز آموزشی آزاد موسيقی  ، مخصوص نوجوانان وجلب اساتيد وهنر مندان با تجربه وعلا قه مند برای همکاری وآموزش در اين مرکز برداشته شده است ؟ ( با توجه به اينکه اکثر کلا سهای آزاد موسيقی دارای معيار های مادی وغير هنری می باشند )  نکته ديگری که هميشه از نظر ها دور مانده است ، توجه به بستری است که باعث رشد اين هنر جويان گرديده . اگر مرکز موسيقی به دلا يل مختلف امکان ايجاد يک مرکز فرهنگی موسيقی برای نوجوانان را ندارد  ، می تواند با حمايت از هنرمندان و مربيانی که با تلا ش وبا بکار گيری روش های مختلف باعث رشد وپرورش صحيح هنر جويان گرديده اند ، قدمی مثبت  در راستای اهداف فرهنگی خود برداشته باشد .  اما آيا تا کنون تقديری از هنرمندانی که هنر جويانشان در بخش جوان و در رشته های مختلف به مقام های برتر رسيده اند شده است ؟ يا حد اقل نامی از آنان برده شده است ؟
 مرکز موسيقی با بررسی سوابق آموزشی هنر جويان برتر  وتقدير از استادان آنها وايجاد شرايط وامکانات  آموزشی برای اين دسته از هنرمندان ، در دراز مدت برای به وجود آمدن ده ها هنر جوی برتر ديگر ، بايد سر مايه گذ اری کند . راهی که در بسياری از کشور ها پيموده شده  ولی متاسفانه ما در اولين قدم های آن دچار مشکل هستيم  . با يک نگاه به پرونده چند سال گذشته هنر جويان شرکت کننده در بخش جوان،  مشاهده  خواهد شد که هميشه هنرجويان برتر ، مربوط به کلاسها واستادان مشخصی هستند که تعداداين استادان در هر رشته از ساز ها از سه يا چهار نفر ، ودر بعضی از سازها  از دو نفر تجاوز نمی کند وبا يک نگاه ديگر خيل عظيم هنرجويان نوجوان را می بينيم که متاسفانه راهی کلا س هايی هستند که فاقد هر گونه بار مثبت آموزشی می باشند ودر بسياری از موارد باعث از بين رفتن بسياری از استعدادها نيز شده اند، علی رغم بيانيه های مختلف مسوولا ن محترم جشنواره جوان مبنی برلزوم توجه به آموزش موسيقی در بين نوجوانان ، هيچ گونه قد م  مثبتی از سوی مرکز موسيقی در جهت دادن امکانات به مربيان واستادان نمونه وابطال مجوز و جلوگيری از فعاليت مراکزی که طی چند سال فعاليت به جز صدمه زدن به استعداد نوجوانان ، کار نامه ديگری ندارند ،برداشته نشده است . اينها همه مواردی هستند که مسوولا ن محترم مرکز موسيقی به عنوان برگزار کننده بخش جوان در جشنواره بايد به آنها توجه داشته باشند . زيرا حيطه مسووليت آنان فراتر از يک فراخوان و برگزاری يک سری مسابقه وبعد خداحافظ تا سال آينده بايد  باشد .
 مساله ديگر نحوه تقدير وجايزه هنرجويان بخش جوان است .  در مراسم اختتاميه جشنواره وپس از اعلا م نتايج مسابقات بخش جوان  ، ابراز ناخرسندی  چند هنرجو(که به کسب مقام اول نايل شده بودند ) از اين که امسال فقط يک سکه به نفرات اول تعلق می گيرد  ، بسيار تاسف انگيز بود  ، شرايط بد اجتماعی و خانوادگی  ، بی توجهی مربيان آموزش موسيقی به مسائل فرهنگی هنرجويان از سويی ونوع جايزه مسوولا ن جشنواره از سوی ديگر باعث شده که اين نوع تفکرات در ذهن بعضی از هنرجويان شرکت کننده در جشنواره ريشه پيدا کند . پيشنهاد می کنم برای سلا مت ذهنی هنرجويان ورشد ابعاد فرهنگی -هنری  ، هر گونه جايزه مادی از دستور کار جشنواره جوان حذف گردد اما با شرط اين که تقدير وارزش گذاری های معنوی وغير مادی در شان اين هنرجويان ، صورت پذيرد ويا در بخش گروه نوازی نيز خيلی بهتر است به جای اهدای چند سکه با ترتيب يک کنسرت خارج از کشور برای گروه منتخب به عنوان جايزه ای که هم فاقد ارزش گذاری مادی است وهم دارای بار فرهنگی وجاذبه هايی برای فعاليت های هر چه بيشتر هنرجويان در عرصه موسيقی سالم وهنری است ، تقديری شايسته از زحمات وتلا ش های اين عزيزان صورت پذيرد . در بخش جنبی جشنواره موسيقی فجر ، مسائل به گونه ای ديگر است . اگر به اين روال پيش رود ، ما هر سال شاهد افت بيشتری در کيفيت بخش جنبی خواهيم بود . اگر چه تا کنون مرکز موسيقی هيج اقدام مثبتی در جهت تشکل ويا تداوم حرکت گروه های موسيقی نداشته است ، اما حد اقل با دعوت وتلا ش در ايجاد شرايط لا زم جهت شرکت هرچه بيشتر گروه های معتبر وبا سابقه در جشنواره می تواند در ارتقاء سطح کيفی آن قدم های موثری بردارد  . اگر هدف ايجاد فضای هنری  ، ارتقاء فرهنگ موسيقی مردم  ، آشنايی نوجوانا ن با موسيقی سنتی و اصيل ايرانی وجذب آنان ومسائلی از اين قبيل در دستور کار بخش جنبی جشنواره بوده باشد ، متاسفانه برنامه های اجرايی به هيچ وجه حامل چنين پيام هايی نبوده اند .
 مسائل درون سالنها نيز هميشه مشکل آفرين بوده اند . اين طور به نظر می رسد که مسوولا ن جشنواره موسيقی با  اولين نکات يک کنسرت موسيقی بيگانه اند وبا برنامه ريزی هايی که می کنند اين طور استنباط می شود که تصور می کنند که اجرای يک کنسرت موسيقی مانند نمايش يک فيلم ( که فيلم را در دستگاه  بگذارند وپخش  شود ) ويا پخش موسيقی به وسيله نوار است .
نکته ديگر اين که پيشنهاد می کنم ، مسوولا ن جشنواره اعلا م نمايند که فقط گروه هايی که کمتر از نه نفر هستند در جشنواره شرکت کنند . چون تقريبا" در تمامی سالنها ( بجز وحدت ورودکی ) بيشتر از هشت خط موسيقی برای صدابرداری ندارند ومعلوم نيست که تکليف گروه های مثلا" 10 يا12 نفره موسيقی سنتی که هر کدام احتياج به يک ميکروفن دارند چيست ؟ يا حد اقل بادر نظر گرفتن امکانات صدابرداری هر سالن ، برنامه های مناسب آن سالن را درآن  بگنجانند . متاسفانه موارد ذکر شده از ابتدايی ترين مسائل يک کنسرت موسيقی ويا يک جشنواره موسيقی به شمار می روند و به همين دليل مطرح نمودن مسائل بنيادی تر ، کمی نابجا وگاهی بيهوده به نظر می رسند . اما با حسن نيتی که از مسوولا ن محترم جشنواره موسيقی سراغ دارم ، اميدوارم اين مطالب راه گشای به کار بستن نظرات مثبت ونهايتا" دست يابی به جشنواره هايی پر بار باشد .